کد مطلب:125042 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:352

امام حسن


نه همین خسته ز كین پیكر بیمار من است

گوئیا دست فلك در پی آزار من است



بسته در سینه، ز خوناب جگر، راه نفس

چشم بر راه اجل دیده ی خونبار من است



هیچ صیاد، چنین ظلم به صیدش نكند

شاهدم بخت سیه، زردی رخسار من است



بین مردم ز پی خامشی آتش دل

مردم چشم من غمزده، غمخوار من است



گرچه طفلم نبود بهر پرستاری من

طفل اشكم عوض طفل، پرستار من است



كس نگوید كه بود قاتل من زهر جفا

كه جسارت به علی قاتل خونخوار من است



گرچه خاموش بدو، سرد عزاخانه ی من

شعله ی دل سبب گرمی بازار من است

حیدر توكلی